فناوری و ارتباطات

شهرت و سابقه‌ گوگل به بزرگ‌ترین مشکل این شرکت تبدیل می‌شود

گوگل سال‌ها شهرت و سابقه در دنیای فناوری دارد و همین اعتبار، شاید روزی به بزرگ‌ترین مشکل مدیران غول موتور جست‌وجو تبدیل شود.
کنفرانس I/O سال ۲۰۱۳ گوگل یکی از جذاب‌ترین رویدادهای تاریخ این شرکت بود. از محصولات قابل‌توجه آن سال می‌توان به سامسونگ گلکسی S4 نسخه‌ی گوگل اشاره کرد که توجه کاربران و کارشناسان را به‌همراه داشت. نکته‌ی مهم‌تر رویداد سال ۲۰۱۳، جلسه‌ی پرسش و پاسخی بود که لری پیج با حضار داشت. او به سؤال‌های شرکت‌کنند‌ه‌ها که اغلب توسعه‌دهنده بودند، پاسخ داده و چشم‌انداز شرکتش را برای آینده‌ی فناوری شرح داد.

ما یعنی گوگل و شما توسعه‌دهنده‌ها به‌عنوان صنعت، تنها یک درصد از ظرفیت‌های ممکن را کشف کرده‌ایم. حتی شاید سهم کمتری را هم کشف کرده باشیم. با وجود سرعت بالای پیشرفت فناوری و فرصت‌های موجود، ما هنوز آهسته حرکت می‌کنیم.
صحبت‌های پیج و رویکردهایی که گوگل در سال‌های ابتدایی دهه‌ی ۲۰۱۰ داشت، بسیاری از کاربران و کارشناسان را عاشق این شرکت فناوری می‌کرد. منتهی امروز اکثر همان کاربران و کارشناسان، دیگر آن عشق و علاقه‌ی اولیه را به غول موتور جست‌وجو ندارند. همه‌ی ما می‌دانیم که گوگل شرکتی جذاب است و درنهایت به پیشرفت رخدادهای خوب دنیای فناوری کمک می‌کند. ازطرفی رخدادهای اخیری که از سمت مانتین ویو اتفاق می‌افتند و واکنش‌های مدیران و سخنگوهای گوگل به مردم و کارشناسان، ظاهر این شرکت محبوب را از حالت جذاب و قابل اعتماد، خارج می‌کند. درواقع امروز، شهرت و اعتبار گوگل در اذهان عمومی بیشتر با شک و خصومت همراه می‌شود.
شاید رخدادهای اخیر گوگل نتیجه‌ی همان صحبت‌هایی باشد که لری پیج در سال ۲۰۱۳ عنوان کرد. شاید گوگل هنوز تصور می‌کند که سرعت حرکتش نسبت به فرصت‌ها و ظرفیت‌های موجود، آهسته است. به‌هرحال صرف‌نظر از تصور و رویکرد گوگل، از نظر بسیاری از مردم جهان، این شرکت با سرعتی بسیار بالا حرکت می‌کند. در ادامه برخی از تصوراتی را بررسی می‌کنیم که (صحیح یا غلط) در اذهان عمومی نسبت به گوگل وجود دارد.
گوگل حجم بسیار زیادی از داده جمع‌آوری می‌کند
وال استریت ژورنال در هفته‌ی گذشته گزارشی از یک پروژه به‌نام Nightingale در گوگل منتشر کرد که بین آن‌ها و یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های خدمات سلامت آمریکا به‌نام Ascension در جریان بود. پروژه‌ی مذکور، دسترسی به اطلاعات پزشکی بیش از ۵۰ میلیون آمریکایی را به غول موتور جست‌وجو می‌داد. چند ساعت پس از انتشار گزارش،‌ گوگل با افتخار جزئیات پروژه را شرح داد که آن‌چنان هم خطرناک نبود، اما به‌هرحال آسیبی جدی به اعتبار آن‌ها وارد شده بود.
 
رسانه‌های متعدد،‌ پروژه‌ی Nightingale را به‌صورت رویکرد مخربی دیگر از شرکتی نشان دادند که مشهور به جمع‌آوری داده بود. رویکردی که با اشاره به جنس اطلاعات یعنی داده‌های پزشکی، پروژه را خطرناک‌تر نشان می‌داد.
رویکردهای روابط عمومی گوگل و واکنش‌هایی که سخنگوها نسبت به اخبار منتشرشده داشتند، تأثیری در کاهش نگرانی مردم نداشت. آن‌ها قبلا هم درباره‌ی فعالیت‌های خود در صنعت سلامت با شفاف‌سازی صحبت کرده بودند. پروژه‌های متعدد از پیاده‌سازی G Suite برای بیمارستان‌ها تا تحقیقات مبتنی بر هوش مصنوعی روی بیماری‌هایی همچون دیابت و پارکینسون، قبلا توسط خود اهالی مانتین ویو به رسانه‌ها اعلام شده بود. به‌علاوه گوگل در ماه ژوئیه درباره‌ی پروژه‌ی مشترک با Ascension اطلاع‌رسانی کرد. امروز می‌دانیم که دسترسی آن‌ها به داده‌های سلامت، تحت قوانین و تنظیم‌گری‌های شدید قرار دارد و اشتراک داده‌های سلامت در صنعت مذکور، رویکردی رایج محسوب می‌شود.
اخبار جمع‌آوری داده توسط گوگل، با وجود توضیحات شرکت، اثر منفی بالایی دارند
انتشار گزارش پروژه‌ی گوگل، تیترهای خبری و واکنش‌های تندی را در رسانه‌های اجتماعی به‌همراه داشت. نظرات کاربران نیز نسبت به خبر منتشرشده، اغلب منفی و متهم‌کننده بود. به‌علاوه بازرسی‌های فدرال و بررسی‌های موشکافانه‌ی شدید از سمت قانون‌گذاران نیز در پی انتشار گزارش صورت گرفت. قطعا بررسی‌های قانونی اشکال زیادی ندارد و به‌هرحال گوگل باید رویکردی شفاف نسبت به عملکرد خود داشته باشد. مشکل اصلی این است که اکثر مردم، گوگل را به چشم یک فعال خراب‌کار در جمع‌آوری داده می‌شناسند و بیش از همه، آن‌ها را به جاسوسی متهم می‌کنند. بخشی از این شهرت گوگل را می‌توان صحیح و بخش دیگر را ناصحیح دانست.
گوگل همه‌جا حضور دارد
در هفته‌های گذشته، پروژه‌‌ای دیگر از گوگل به‌نام Cache به رسانه‌ها راه یافت. برنامه‌ی مذکور، طرحی از سمت غول موتور جست‌وجو برای ارائه‌ی خدمات بانکی همچون چک بود که با همکاری بانک‌ها و اتحادیه‌های خدمات اعتبار انجام می‌شود. شاید جزئیات این پروژه، مانند جمع‌آوری اطلاعات پزشکی آن‌چنان خطرناک به‌نظر نرسد، اما به‌هرحال اطلاعات و گزارش‌های مالی برای سهم عمده‌ای از مردم، مهم و شخصی محسوب می‌شود.
گوگل اولین شرکت فناوری نیست که به بازار خدمات مالی وارد می‌شود. به‌عنوان مثال اپل خدماتی همچون اپل پی و اپل کارت دارد و فیسبوک نیز چندی پیش از سیستم پرداخت جدید خود رونمایی کرد. به‌علاوه، غول موتور جست‌وجو پروژه‌ی رمزارز لیبرا را نیز در دستور کار دارد. با وجود تمام حقایق مذکور، امروز عموم جامعه از خود می‌پرسند که چرا گوگل به خدمات بانکی و مالی نیاز دارد؟ به‌عنوان مثال برخی کاربران در توییتر می‌پرسند که چرا باید شرکت‌ها در همه‌ی حوزه‌ها فعالیت کنند؟
 
پاسخی که از سمت گوگل به سؤال‌های موجود پیرامون خدمات مالی ارائه می‌شود، اهمیت بالایی دارد. گوگل می‌گوید برای رفع نیازهای نسل جوان خدمات مالی را ارائه می‌کند که همه‌ی کارهای خود را به‌صورت آنلاین انجام می‌دهند. به‌علاوه آن‌ها می‌توانند با استفاده از مقیاس عظیم خود، در حوزه‌هایی ارزش ایجاد کنند که با مشکل نوآوری روبه‌رو هستند. درنهایت گوگل می‌گوید که داده‌های مالی را با شرکای تجاری خود در صنعت تبلیغات به اشتراک نخواهد گذاشت.
توضیحات ارائه‌شده از سوی گوگل، باز هم پاسخ سؤال کاربران نگران را نمی‌دهد. چرا گوگل باید مدیریت حساب‌های مالی کاربران را بر عهده بگیرد؟
گوگل امروز در حوزه‌های متنوعی از زندگی مردم حضور دارد. با ورود به هر حوزه‌ی جدید، تصور مردم از حضور همه‌جانبه و فعالیت گسترده‌ی غول موتور جست‌وجو، بیشتر می‌شود. برخی مصرف‌کننده‌ها مشکل زیادی با فعالیت همه‌جانبه‌ی غول فناوری ندارند، خصوصا اگر محصولات و سرویس‌هایی عالی در ازای آن دریافت کنند. ازطرفی برخی دیگر با مشاهده‌ی یک شرکت در همه‌ی حوزه‌های زندگی، عصبانی هستند و واکنش آن‌ها روز‌به‌روز شدیدتر هم می‌شود.
گوگل بی‌ثبات و غیرقابل اعتماد است
گوگل پروژه‌های مرده‌ی زیادی دارد و اصطلاحا گورستان پروژه‌های آن‌ها پر از سنگ قبرهای متعدد است. دراین‌میان شوخی‌های بی‌شماری هم در فضای مجازی با شکست‌های غول موتور جست‌وجو می‌شود. ازطرفی می‌توان رویکرد گوگل را در برخی جهات مناسب دانست. آن‌ها ایده‌های جدید را امتحان کرده و پروژه‌های نه‌چندان مناسب را تعطیل می‌کنند. روشی که بیش از همه نشان‌دهنده‌ی تکامل است.
 
برای شرکتی با ارزش نزدیک به یک تریلیون دلار و بیش از ۱۰۰ هزار کارمند، پروژه‌های شکست‌خورده فشار زیادی را به‌همراه‌ ندارد. ازطرفی همین عشق به پروژه‌های جدید، محصولاتی عالی همچون جی‌میل، کروم و اندروید را به‌همراه داشت؛ محصولاتی که هیج ارتباطی با مدل کسب‌وکاری اصلی شرکت یعنی فروش تبلیغات در نتایج جست‌وجو ندارد.
پروژه‌های لغوشده‌ی متعدد، اعتماد کاربران و توسعه‌دهنده‌ها را به گوگل از بین برده است
با وجود مزیت‌هایی که در بالا برشمردیم، پروژه‌های متعدد و شکست‌خورده، نوعی حس عدم اعتماد ایجاد می‌کنند. درواقع کاربر نمی‌تواند با خیال راحت از پروژه‌های جدید گوگل استفاده کند. توسعه‌دهنده‌ها از یک طرف و مصرف‌کننده‌ها از سمتی دیگر، اعتماد لازم را به گوگل و پروژه‌های جدید ندارند. خصوصا باتوجه به رویکردهای قبلی شرکت در قبال آزمایش‌کننده‌ها و کاربران اولیه، دیگر نمی‌توان با خیال راحت به آن‌ها اعتماد کرد.
سرویس استریم بازی گوگل به‌نام استیدیا به‌خوبی نشان‌دهنده‌ی شهرت در معرض خطر گوگل است. استیدیا با هیاهوی خبری شدید و ادعاهای متعدد معرفی شد. تخصص فراوان گوگل درخدمات ابری و اعتبار بالای آن‌ها در هوش فناورانه، نشان‌دهنده‌ی پشتوانه‌ای عمیق برای سرویس استریم بازی بود. اکنون و در روز رونمایی نهایی از استیدیا، به‌نظر می‌رسد گوگل در تبلیغات آن زیاده‌روی کرد و توانایی ارائه‌ی بسیاری از قابلیت‌ها را از روز اول ندارد.
 
بسیاری از قابلیت‌هایی که گوگل توانایی ارائه در روز اول عرضه‌ی استیدیا ندارد، برای بازی کردن کاربران در مراحل ابتدایی الزامی نیستند؛ اما به‌هرحال شرایط کنونی نشان می‌دهد استیدیا برای ارائه به‌عنوان سرویسی کامل،‌ آماده نیست. به‌هرحال گوگل تلاش می‌کند تا هرچه سریع‌تر سرویس عرضه شود و قطعا بسیاری از متخصصان، تمایلی به استفاده از یک سرویس ناقص در روزهای ابتدایی ندارند.
برنامه‌های بازاریابی متعدد گوگل تلاش می‌کنند تا کاربران را به بررسی نمونه‌ی اولیه‌ی استیدیا جذب کنند. قطعا تعدادی از عشاق دنیای بازی و فناوری، از امتحان کردن استیدیا در روزهای ابتدایی لذت می‌برند، اما کاربران عادی تمایلی به استفاده از آن نخواهند داشت. ازطرفی غول موتور جست‌وجو از گیمرهای حرفه‌ای می‌خواهد تا وارد سرویس جدید شوند. به‌بیان دیگر آن‌ها باید زندگی خود را به استیدیا منتقل کنند که باتوجه به سابقه‌ی نه‌چندان مناسب شرکت سازنده در لغو کردن پروژه‌ها، نگرانی را برای گیمرها به‌همراه دارد.
با وجود نگرانی‌ها درباره‌ی آینده‌ی پروژه‌ی استیدیا، به‌هرحال توسعه‌دهنده‌های متعددی آن را آزمایش می‌کنند. اگرچه احتمال شکست و لغو استیدیا هم مانند پروژه‌های دیگر وجود دارد، توسعه‌دهنده‌ها در نهایت می‌دانند که فعالیت در دنیای فناوری یعنی عدم اطمینان و قطعیت درنتیجه‌ی پروژه‌ها و به‌همین دلیل برخی از آن‌ها شانس خود را امتحان کردند. ازطرفی همه‌ی توسعه‌دهنده‌ها توانایی امتحان کردن آینده‌ی کسب‌وکار خود روی پلتفرمی را ندارند که آینده‌ی مشخص ندارد. به‌همین ترتیب، همه‌ی مصرف‌کننده‌ها نیز نمی‌توانند با هزینه‌های چند صد دلاری، در سرویسی عضو شوند که شاید تا ۶ ماه آینده زنده نماند.
مشکل گوگل در پروژه‌های لغوشده، تنها در سرویس‌های پولی نیست. سابقه‌ی نه‌چندان درخشان آن‌ها در سرویس‌ها و اپلیکیشن‌های رایگان هم دیده می‌شود. به‌عنوان نمونه به بازار رسانه‌های اجتماعی دقت کنید که چندین اپلیکیشن پیام‌رسان و شبکه‌ی اجتماعی توسط اهالی مانتین ویو منتشر شد. امروز تعداد محدودی از آن‌ها زنده مانده‌اند. البته مشکل همه‌ی آن‌ها، کمبود کاربر نبود. به‌عنوان مثال گوگل پلاس برای مدتی استقبال مناسبی را تجربه کرد. درواقع، آماده نبودن نهایی و چالش‌های فنی سرویس‌های متعدد گوگل در حوزه‌ی شبکه‌های اجتماعی، مرگ بسیاری از آن‌ها را به‌همراه داشت. درنهایت هر کاربری که قبلا از Hangouts، گوگل پلاس یا Allo استفاده کرده باشد، برای امتحان کردن سرویس جدید مشابه از گوگل، با شک و تردید عمل خواهد کرد.
 
مشکل ظاهر شیطانی گوگل
گوگل از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۸ شعاری غیررسمی با عبارت «Don’t Be Evil» داشت. درواقع آن‌ها تلاش می‌کردند تا تلاش بر دور ماندن از فعالیت‌های غلط را نشان دهند. شاید در نگاه اول، عبارت مذکور تنها یک شعار به‌نظر برسد، اما به‌هرحال قطعا کارمندان متعددی در گوگل تلاش می‌کنند تا به آن پایبند بمانند.
کارشناسان متعدد تأیید می‌کنند که گوگل در سال‌های فعالیت، نقش مهمی در فعالیت‌های به‌سود بشریت داشته است. به‌عنوان مثالی مشهود می‌توان سیستم‌عامل اندروید را نام برد که میلیاردها نفر را در سرتاسر جهان با دنیای آنلاین آشنا کرد. البته قطعا اکثر کمک‌های گوگل به جامعه‌ی بشری، در خدمت درآمدزایی خود شرکت هم بوده‌اند، اما این حقیقت از اهمیت رویکردها نمی‌کاهد. به‌علاوه فعالیت‌های کنونی ساکنان مانتین ویو همچون یادگیری ماشین و رایانش کوانتومی، می‌تواند همه‌چیز را در دنیای انسان‌ها تغییر دهد و قطعا ارزش زیادی دارد.
گوگل عملکرد آن‌چنان نامناسبی ندارد اما در دیدگاه عمومی،‌ شیطانی به‌نظر می‌رسد
مشکل اصلی گوگل، سابقه و شهرت آن‌ها است که احتمالا همه‌ی تلاش‌های مثبت را به حاشیه می‌راند. گوگل عملکرد شیطانی نداشته، اما به‌هرحال در نظر بسیاری، ظاهر شیطانی دارد. تصورات مردم نسبت به گوگل، در برخی موارد ناعادلانه به‌نظر می‌رسد. به‌عنوان مثال افراد زیادی با جدیت آن‌ها را به سرقت داده‌های شخصی متهم می‌کنند، درحالی‌که درک زیادی از رویکرد شرکت‌ها نسبت به داده ندارند.
گوگل علاوه بر مشکلات اختصاصی خود، به‌خاطر شباهت با دیگر غول‌های فناوری هم چالش‌هایی را تجربه می‌کند. به‌عنوان مثال آن‌ها مانند فیسبوک به جمع‌آوری بیش‌ازحد داده متهم می‌شوند. ازطرفی گوگل به آمازون هم شباهت دارد و متهم به بزرگ بودن و نفوذ همه‌جانبه است. شباهت گوگل با اپل هم در ثروت زیاد و دشواری رقابت دیده می‌شود.
غول موتور جست‌وجو تنها به‌خاطر وابستگی زیاد به داده، پروژه‌های آزمایشی بی‌شمار، رویکرد ضعیف نسبت به پیام‌رسانی و بسیاری پروژه‌های دیگر، فرهنگ داخلی علاقه‌مند به محصولات جدید، تصمیم‌های سریع که با همان سرعت لغو می‌شوند و رویکردی ضعیف دربرابر شبکه‌های اجتماعی باید خود را سرزنش کند. چالش امروز گوگل، بازسازی اعتبار است. شاید اکنون بتوان بازسازی را عملکردی قابل مدیریت دانست، اما اعتبار همه‌جا به‌دنبال یک شرکت خواهد بود. درنهایت گوگل به‌خاطر رویکردهای مثبت متعدد و نقش عالی در بهبود زندگی میلیاردها انسان، باید توجه بیشتری به اعتبار خود و تأثیر بلندمدت پروژه‌ها و تصمیم‌ها داشته باشد.
 

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا